عشق های الکی؛ دیگه عاشق شدن فایده نداره!

به گزارش مجله میهن 128، روزنامه جام جم: دوست داشتن، موضوعی بسیار پیچیده و در عین حال ساده است؛ گاهی به اشتباه کسانی را دوست داریم که نمی توانیم در کنارشان آرامش داشته باشیم. اما به دلایل مختلف آنچنان به آن ها تعلق و وابستگی پیدا می کنیم که نمی توانیم از ادامه رابطه با آن ها دست برداریم. دربسیاری موارد فکر می کنیم علت اینگونه ماندن در روابط عاطفی، دوست داشتن زیاد است؛ حال آنکه شاید تعریف ما از دوست داشتن، تعریف دقیقی نیست.

عشق های الکی؛ دیگه عاشق شدن فایده نداره!

اگر ما نتوانیم ابتدا خودمان را آن گونه که باید دوست داشته باشیم، نمی توانیم دیگران را هم واقعاً به گونه ای که خودمان و رابطه آسیب نبیند دوست داشته باشیم. حتی اگر بیش از حد طرف مقابل را دوست داشته باشیم، نمی توانیم رابطه پیروزی داشته باشیم، چون هر کاری حتی دوست داشتن هم از اندازه طبیعی خود خارج گردد، حتماً مشکلاتی به بار خواهد آورد؛ بنابراین برخی اوقات در روابط از روی ناآگاهی دست به کار هایی می زنیم که منجر به بروز مشکلاتی هم برای خودمان، هم طرف مقابل و در نتیجه رابطه مان می گردد. اما چطور می گردد با آگاهی و شناخت بیشتر در روابط پیروز تر عمل کرد؟

پناه بر عشق!

ما انسان ها موجوداتی اجتماعی هستیم و احتیاج به تجربه روابط بین فردی و احساس تعلق داریم. ما خواستار تجربه دوستی و برقراری رابطه هستیم و این احتیاج هم از کودکی در ما شکل می گیرد. یکی از دلایلی که افراد در نوجوانی به سمت دوستی های مخرب می فرایند نیز ریشه در همین احتیاج افراد به احساس تعلق دارد. البته این احساس در افراد مختلف متفاوت است و گاهی به شکل طرفداری از تیم های ورزشی، خوانندگان، بازیگران یا هنرمندان در عرصه های مختلف خود را نشان می دهد.

شکل گیری روابط عاطفی با احتیاج ما به احساس تعلق در ارتباط است که البته شکل و نمود آن در سنین مختلف متفاوت است. در تجربه برقراری روابط عاطفی، دادوستد هایی مانند احتیاج به دادن و دریافت عشق صورت می گیرد که همین موضوع باعث رضایتمندی بخشی از ذهن و روان ما می گردد.

جذابیت های یک رابطه

در واقع رابطه عاطفی و رمانتیک ویژگی هایی دارد، به طور مثال وقتی وارد چنین روابطی می شویم فکر می کنیم طرف مقابل را دوست داریم و می خواهیم زمان زیادی را در کنارش باشیم، مدام دلتنگ یا حتی نگران او می شویم و فکرکردن به او قسمت زیادی از ذهن ما را به خود مشغول می نماید. البته مسلم است که شدت و ضعف تجربه تمام این موارد در افراد مختلف با هم متفاوت است، اما به طور کلی و اغلب به این شکل است که افراد از واردشدن به روابط عاطفی استقبال می نمایند و از آن لذت می برند.

می توان گفت تفاوت خصوصیات شخصیتی افراد هم نقش مهمی در چگونگی برقراری روابط عاطفی بین آن ها دارد. به طور کلی شروع اینگونه روابط همراه با هیجان است که البته اغلب در ادامه به مرور کم رنگ می گردد. اما کم شدن هیجان به معنای کم شدن علاقه و دوست داشتن دوطرف نیست. در فاز اول شروع رابطه معمولاً جذابیت هایی برای دوطرف وجود دارد، به همین خاطر هیجان تجربه ناشناخته ها وآشنایی های اولیه به اوج خود می رسد.

جرقه بزن

اما باید ببینیم چه چیز هایی باعث ایجاد کشش و جذابیت در طرف مقابل می گردد. عوامل و مؤلفه های مختلفی برای جذب شدن به سمت دیگران در هر فرد وجود دارد. یک قسمت از آن تقریباً معماگونه است و نمی توان تعریف دقیقی برای آن داشت. چیزی که می توان از لحاظ روانشناسی گفت گاهی به دلیل شباهت شیمی دو نفر است که باعث می گردد جذب یکدیگر شوند و جرقه ای برای شکل گیری رابطه بین آن ها زده گردد.

این چیزی است که نمی توان شرح دقیقی در خصوص آن داد و کنترلش کرد. البته در مواردی هم می توان دلایل قانع نماینده ای برای آن داشت و قابل کنترل هم هست؛ در واقع این جذابیت ها در طیفی قرار دارند که شدت و ضعف آن ها هم با توجه به خصوصیات شخصیتی و عوامل دیگر بسیار متغیر است. اما به طور کلی می توان گفت عواملی مانند ظاهر شخصیت، نوع منش، رفتار های فرد و... باعث ایجاد جذابیت در دوطرف برای شروع روابط عاطفی می شوند.

اعتماد داشته باش

اما اگر بخواهیم در مرحله کشش و جذب اولیه که مرحله بسیار حساسی است اشتباه نکنیم باید حواسمان را جمع کنیم تا دچار خطا های شناختی نشویم. یکی از خطا های بسیار شایع این است که ما به خودمان اجازه می دهیم جذب کسی بشویم که چیز هایی دارد که ما هیچ وقت نداشته یا همواره در حسرت آن ها بوده ایم. مثلا اگر اعتماد به نفس پایینی داریم وقتی کسی را می بینیم که برخلاف ما بسیار متکی به نفس، قاطع و در واقع قدرتمند است ناخودآگاه جذب او می شویم تا خلأ وجود خودمان را پر کنیم. گاهی آرامش، شهامت و قدرتی که خودمان نداریم یا کم داریم و ضعف آن را در وجودمان احساس می کنیم در دیگران جست وجو می کنیم و این موضوع باعث می گردد آنچه را کم داریم در طرف مقابل به غایت ببینیم.

معیار ها را ببین

برخی مراحل کشش و جذب ما به سمت دیگران قابل تحلیل نیست. اما قسمت دیگری که با آگاهی خود ما شکل می گیرد وابسته به معیار های ماست. مثلاً گاهی برای اینکه در روابط عاطفی یا حتی روابط اجتماعی و محبت آمیز جذب طرف مقابل شویم از قبل برای خود معیار های داریم. مثلاً می گوییم دوست داریم با کسی که ویژگی های خاصی دارد وارد رابطه شویم.

ولی گاهی از قبل هیچ معیاری در خصوص فردی که در مقابل ما یا به اصطلاح سر راه ما قرار می گیرد در ذهن ما وجود ندارد، اما به ناگاه فکر می کنیم این همان چیزی است که با وجود آنکه هیچ پیش زمینه ای از آن در ذهنمان نداریم، می تواند حس خوبی در ما ایجادکند؛ حسی که تا به حال خودمان هم شناختی از آن نداشته ایم. در واقع می توان گفت معیار های شکل گرفته در ذهن ما شدت و ضعف دارند و به همین خاطر گاهی مطابق آن ها عمل می کنیم و گاهی هم برخلافشان گام بر می داریم و به دلایل مختلف چندان هم پایبند به آن ها باقی نخواهیم ماند.

جایی برای تحلیل نیست

هر کسی معیار های بسیار خوبی برای انتخاب فرد مورد علاقه خود در شکل گیری روابط عاطفی اش دارد. این معیار ها معمولاً بسیار ایده آل و کامل هستند. فراموش نکنیم همواره آنچه سر راه ما قرار می گیرد مطابق ایده آل های ما نیست، اما می تواند ما را جذب کند؛ به گونه ای که خودمان هم به درستی نمی دانیم دلیل آن چیست؛ تنها می توانیم بگوییم: نمی دانم چرا، ولی خب خیلی دوستش دارم.... وقتی می خواهیم دلایل این خوش آمدن را تحلیل کنیم گاهی برخی از دلایل خود را مطابق معیار های از پیش معین شده خود می دانیم و در پاره ای موارد هم دلایلی وجود دارد که حتی برای خودمان هم قابل تحلیل و آنالیز نیستند.

ترسو نباشیم

مهم ترین نکته در برقراری روابط عاطفی این است که وقتی از کسی خوشمان می آید نخست ببینیم دلیل آن چیست. در واقع ما باید دلایل ایجاد علاقه را در وجود خودمان آنالیز کنیم و اگر به دلایلی برمی خوریم که خودمان هم متوجه می شویم در طولانی مدت ما را با مشکلاتی روبرو می نماید، حتماً باید از متخصصان و مشاورانی که در این زمینه اطلاعات کافی دارند یاری بگیریم. در برخی مراحل مانند جا هایی که متوجه می شویم، چون چیزی را که خودمان نداریم یا کم داریم در فرد مقابل پیدا می کنیم باید تأمل کنیم و با احتیاط بیشتری تصمیم بگیریم، چون احتمال اینکه علاقه ما اشتباه باشد زیاد است.

مثلاً اگر ما رابطه خوبی با والدینمان نداریم و کمبود برخورداری از چنین رابطه خوبی را احساس می کنیم، وقتی با کسی آشنا می شویم که رابطه خانوادگی خیلی خوبی با والدینش دارد دچار حسرت می شویم. اما با واردشدن در این رابطه زخمی که از چنین کمبودی در وجود خود احساس می کنیم به صورت نیابتی التیام پیدا می نماید. التیام نیابتی در روانشناسی یعنی انگار می توان با مشاهده آنچه خودمان نداشته و تجربه نکرده ایم در دیگران، به طور ناخودآگاه لذت ببریم و احساس خوبی داشته باشیم؛ در واقع، چون ما تشنه نداشته های خود هستیم می توانیم آن ها را به خوبی تشخیص دهیم و جذبشان شویم. مثلا اگر خودمان ترسو هستیم هم خیلی خوب آدم های ترسو را تشخیص می دهیم و هم به نوعی جذبشان می شویم.

عشق در بیراهه

تأمل و آنالیز بیشتر هنگام تصمیم گیری برای انتخاب طرف مقابل، یعنی وقتی تشخیص می دهیم به دلیلی جذب طرف مقابل خود شده ایم متوجه شویم در واقع عاشق نظم یا شجاعت طرف مقابل شده ایم که خودمان یا آن ها را نداریم یا بسیار کم داریم و در واقع به نوعی کمبود آن را در وجود خود احساس می کنیم. با آگاهی بیشتری انتخاب می کنیم، چون متوجه می شویم این لزوماً طرف مقابل نیست که ما به او علاقه مند شده ایم بلکه عاشق نداشته های خود که در طرف مقابل می بینیم شده ایم.

به این ترتیب باید علاقه به خود فرد را از علاقه به توانمندی های او تفکیک و جدا کنیم. ضمن اینکه نباید با بودن در کنار آن فرد، احساس رضایت کاذب را تجربه کنیم. وقتی چنین احساسی داشته باشیم ناخودآگاه خودمان هم احساس توانمندی می کنیم، چون در کنار کسی هستیم که واقعا توانایی مورد احتیاج ما را داراست. آگاهی از چنین انتخابی باعث می گردد ضریب خطای کمی در انتخاب خود داشته باشیم. ما باید متوجه باشیم و بدانیم آیا در سایه ارتباط عاطفی خود در حال جبران کاذب کمبود های خود در زندگی هستیم یا واقعا بدون هیچ یک از این کمبودها، با پذیرش شباهت ها و تفاوت ها همدیگر را تکمیل خواهیم کرد.

شروع رابطه عاطفی

افراد از واردشدن به روابط عاطفی استقبال می نمایند و از آن لذت می برند. می توان گفت تفاوت خصوصیات شخصیتی افراد هم نقش مهمی در چگونگی برقراری روابط عاطفی بین آن ها دارد. به طور کلی شروع اینگونه روابط همراه با هیجان است که البته اغلب در ادامه به مرور کم رنگ می گردد. اما کم شدن هیجان به معنای کم شدن علاقه و دوست داشتن دوطرف نیست

چرا جذب افراد می شویم

اگر اعتماد به نفس پایینی داریم وقتی کسی را می بینیم که برخلاف ما بسیار متکی به نفس، قاطع و در واقع قدرتمند است ناخودآگاه جذب او می شویم تا خلأ وجود خودمان را پر کنیم. گاهی آرامش، شهامت و قدرتی که خودمان نداریم یا کم داریم و ضعف آن را در وجودمان احساس می کنیم در دیگران جست وجو می کنیم.

منبع: برترین ها
انتشار: 21 شهریور 1399 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: mh128.ir شناسه مطلب: 730

به "عشق های الکی؛ دیگه عاشق شدن فایده نداره!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "عشق های الکی؛ دیگه عاشق شدن فایده نداره!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید